برندسازی شخصی



برندسازی شخصی، یکی از علومی است که به سرعت در حال پیشروی روی کره زمین است. شاید اگر اغراق نکرده باشم، بعد از حوزه های مربوط به تکنولوژی، برندسازی شخصی جزو شاخه هایی هست که بسرعت در حال پیشروی می باشد.

 

علمی که در آن کارشناسان و محققان اعلام کرده اند که اگر در طی زمان 2 الی 3 سال آتی، افراد در آن قدم نگذارند، می تواند به سرعت آنها را از بازی کسب و کار خارج کند. جالب است بدانید که عنوانی که در این تحقیقات بیان شده است، آنست که در بازار آتی فقط نام افراد است که باقی می ماند و مردم به نام افراد اعتماد می کنند. هرچند این موضوع زمان بسیار زیادی را خواهد برد به خصوص در ایران.

حال که این مقدمه را با هم مرور کردیم لازم است تا یک نکته ای را هم بیان کنم. در تمامی علوم تخصصی که در آن سیر می کنیم و به دنبال اطلاعات هستیم، یکی از مواردی که حتما و قطعا بایستی بررسی کنیم، پیشینه و تاریخچه آن علم است. ما هم قصد داریم در سلسله یادداشت هایی که در حوزه برند سازی شخصی، منتشر خواهیم کرد در اولین قدم ها به سراغ تاریخچه این علم خواهیم رفت.

بصورت کلی اگر بخواهیم بررسی کنیم، تاریخچه برندسازی مربوط به اوایل دوران بشریت بر می گردد. اولین نشانه های برندسازی شخصی در واقع به زمان هایی بر میگردد که افراد و اصطلاحا استاد کارها، محصولات خود را زمانی که تولید می کردند، نام خودشان را روی آنها به نحوی حک می کردند. گاهی پایین محصول گاهی پشت محصول و گاهی هم زیر محصول. همه این ها به این سبب بود که مردم، زمانی که این محصولات را خریداری می نمایند، بدانند که کار دست کدام استاد است در عوض استاد کار ها هم کم کم برای خود نامی دست و پا کردند.

همه این ها به این مفهوم است که برندسازی شخصی، خیلی قبل از تر آن چیزی که در کتاب ها و مقالات آورده شده است، وجود داشته و در چهار دهه گذشته صرفا یک چهارچوبی برای آن تعریف شده است. در اصل برندسازی شخصی را اگر بخواهیم تقسیم بندی کنیم، می توانیم به سه دوره تاریخی تقسیم بندی کنیم:

دوره اول، مربوط به دوران کلاسیک می شود که به آن پرداخته شد. شاید نکته ای که می توانیم به آن استناد کنیم راجع به وجود و حضور برندسازی شخصی در آن دوران، آن است که پس از مدتی، در هر حوزه ای (اعم از فرش، ظروف سفالی و .) مردم سعی می کردند محصولات استادانی را خریداری نمایند که اصطلاحا دارای شهرت بودند. این دقیقا با تعاریف کنونی برندسازی شخصی نیز هم سویی و مطابقت دارد. الان هم ما در همه حوزه های شخصی و کاری مان سعی می کنیم سراغ افرادی برویم که از مقبولیت و اعتبار مناسبی برخوردار باشند. حال سوال این است که آیا این توصیفات عنوان شده، در زمان های گذشته و حتی در نسل های اولیه بشر کاربرد نداشته است؟ آیا افراد همیشه به دنبال بهترین ها نبوده اند؟ مسلما همین گونه بوده است پس، از همان دوران کلاسیک برندسازی شخصی نقش عمده ای در زندگی افراد داشته است.

اما سوالی که می توان مطرح کرد آن است که این حاالت و دوران کلاسیک برند سازی شخصی تا کی ادامه داشته؟ به جرات می توان گفت که حوزه مربوط به برندسازی شخصی در مقطع کلاسیک، اگر تاریخ بشریت را از ابتدای میلاد مسیح در نظر بگیریم، حداقل 20 قرن پابرجا بوده است. این بدان معنا است که تمامی افراد می دانستند که باید برای خود اعتباری کسب کنند، می دانستند برای اینکه بهتر و مهمتر جلوه کنند بایستی اقداماتی را انجام دهند، حتی می دانستند که بایستی کاری کنند که توجه مردم بیشتر و بهتر به آنها جلب شود و همه اینها، نهایتا منجر به ایجاد علم و ساختاری به اسم برندسازی شخصی شد.

بعد از بیست قرن و در سال 1937 ناپلئون هیل یک عصر جدیدی را در حوزه برندسازی شخصی مطرح کرد که این دوره از عصر برندسازی شخصی را دوران نئوکلاسیک برندسازی شخصی در نظر گرفته ام. آقای ناپلئون هیل هم بصورت مستقیم از واژه برندسازی شخصی استفاده نکرد اما موارد عنوان شده توسط ایشان که در یادداشت های بعدی به آن خواهیم پرداخت، در واقع الگوی نسبتا جدیدی از حوزه برندسازی شخصی را ارائه نمود.


در یادداشت قبلی، به موضوع برندسازی شخصی و روند شکل گیری و یا بهتر است بگوییم روند دریافت ما از آن موضوع اشاره کردیم. در این یادداشت قصد داریم به این موضوع بپردازیم که پس از دوران کلاسیک، برندسازی شخصی چه شکلی به خود گرفت.

دوران نئو کلاسیک ( تقسیم بندی زمانی اشاره شده از دیدگاه نویسنده می باشد) را می توان به ناپلئون هیل نسبت داد. او متولد 26 اکتبر 1883، در آمریکا بود. هیل یکی از پیشگامان به نام در حوزه مربوط به موفقیت شخصی به حساب می آمد. جالب است بدانید در محل زندگی هیل، اغلب افراد بی سواد بودند و خود نیز در خانواده ای فقیر رشد کرد و پدرش نیز آهنگر بود.

از حدود 13 سالگی مشغول کار در رومه ویرجینیا شد و خرج تحصیل خودش را می پرداخت. زمانی که وارد مدرسه حقوق شد به دلیل اینکه نتوانست از عهده مخارج آن بر بیاید، مجبور به انصراف شد و بیشتر وقت خود را در رومه گذراند. 

هیل که در 9 سالگی مادر خودش را ازدست داده بود مجبور به زندگی با پدری شد که او را مورد آزار و اذیت قرار میداد به همین سبب ناپلئون با روحیه ای پرخاشگر و خشن بزرگ شد جوری که با خودش اسلحه حمل می کرد و همواره اطرافیانش که با وضع بهتری از او زندگی میکرد را مورد آزار و اذیت قرار می داد.

نکته مثبت هیل اما استعداد بی اندازه او در نوشتن بود جوری که تمام اتفاقات ریز و درشت روزانه را یادداشت برداری می کرد و این ذوق و قریحه در کنار استعداد ذاتی اش، باعث دگرگونی شرایطش شد. پس از مدتی که مشغول خبرنگاری بود، سردبیر رومه ویرجینیا که از استعداد هیل باخبر شده بود، او را مسئول مصاحبه با افراد برجسته و معروف کرد. این مصاحبه ها به هیل کمک کرد که از تجربیات این افراد در زندگی شخصی خودش بهره ببرد. از جمله افرادی که هیل با آنها مصاحبه کرده بود می توان به هنری فورد، گراهام بل و توماس ادیسون اشاره کرد.

همین یادداشت برداری از زندگی افراد موفق اورا در مسیر تازه ای از زندگی قرار داد. و موفق شد در سال 1928 کتابی تحت عنوان قوانین موفقیت را به چاپ برساند و اتفاقا این کتاب با استقبال عمومی بسیار خوبی همراه شد و باعث شهرت بیشتر ناپلئون هیل گردید.  شهرت هیل به اندازه ای رسیده بود که او را استاد موفقیت می دانستند و حتی در بین سالهای 1933 تا 1935 به عنوان مشاور روزولت فعالیت می کرد.

مسیر موفقیت های هیل به سرعت داشت پیموده می شد تا اینکه در سال 1937 کتاب بی نظیر خود به نام رشد فکری و ثروت  را منتشر کرد. در این کتاب برای اولین بار از تثبیت موقعیت فردی صحبت کرد. موضوعی که الان تحت عنوان برندسازی شخصی از آن یاد می شود و تا چند دهه بعد از انتشار این کتاب، به عنوان تنها شخصی که در این حوزه حرفی برای گفتن داشت، شناخته می شد. در واقع این دوران که اصطلاحا به آن دوران نئو کلاسیک می گوییم، به مدت 6 دهه به طول انجامید و تا سال 1997 معنی و مفهوم برندسازی شخصی، تحت عناوین تثبیت فردی و یا موفقیت فردی و عناوینی از این دست به کار گرفته می شد.

تا این که تام پیترز، برای اولین بار واژه برندسازی شخصی را بکار برد. او متولد 7 نوامبر 1942 در بالتیمور آمریکا می باشد. پیترز پس از گذراندن دوره لیسانس خود، به خدمت ارتش درآمد و شخصی بود که جنگ آمریکا و ویتنام را از نزدیک مشاهده نمود.

پس از آنکه از ارتش استعفا داد مشغول به کار مشاوره در شرکت های خصوصی شد و پس از آنکه مدرک MBA خود را دریافت نمود، در اداره بودجه ریزی آمریکا مشغول بکار شد. وی پس از مدتی کوتاه و درسال 1974، وارد شرکت بین المللی مشاورین مک کینزی ملحق شد.

تام که در جنگ با ویتنام و همچنین اداره مواد مخدر ناکام بود، خود را مجددا در شرکت مک کینزی پیدا کرد و توانست همراه با واترمن مدل 7S مک کینزی را ارائه دهد. در واقع ایده این مدل برگرفته از شکست های پیترز در سازمان هایی بود که در آن دموکراسی حرف اول را می زد.

تام پیترز در سال 1997 و بعد از 20 قرن که این علم وجود داشت و حتی از آن استفاده می شد، وجهه رسمی به آن بخشید و در واقع او بود که برای اولین بار، واژه برندسازی شخصی را به کار برد. پس  می توان نتیجه گرفت که واژه برندسازی شخصی حدود 20 سال است که مطرح شده است و در واقع در این دو دهه به رشدی نسبی دست پیدا کرده است. در ابتدای کار این بازیگران و و افراد سرشناس این نیاز را حس کردند و کم کم پزشکان، وکیلان و استادان دانشگاه به سمت برندسازی شخصی حرکت کردند و هم اکنون تمامی اقشار جامعه در هر سمت و شغل و حرفه ای که هستند این نیاز را حس میکنند.

 

 

 

 

 


در یادداشت های قبلی دوران هایی که بر سر راه برندسازی شخصی وجود داشت، را بررسی کردیم. در این مسیر دریافتیم که برندسازی شخصی، به شکل و حالت امروزی، چیزی در حدود 20 سال است که رخ نمایی می کند.

حال در این یادداشت قصد داریم که تا در ابتدا تعاریفی که در خصوص برندسازی شخصی موجود است و عنوان شده است را با هم مرور کنیم و پس از آن نوبت به راهکارهایی برای ساخت یک برند قدرتمند می رسد.

برندسازی، درواقع، یک قدرت نرم” است. همانند اصول برندسازی محصول، برندسازی اشخاص هم بسیار مهم است. همه ما می دانیم این که صرفاً مدرک تحصیلی، تجربه یا عناوین شغلی می‌توانند موجب موفقیت فرد شوند، تصور درستی از بازار کار نیست. خواه‌ناخواه برندسازی و قدرت نرم بر همه ابعاد زندگی روزمره‌مان تأثیرگذار است؛ زیرا در محیط کاری و تخصصی بسیار مهم می‌شود، که دیگران راجع به ما و توانمندی ما چه فکر می‌کنند. برند مجموعه‌ای از تعریف‌ها و خاطرات مشتریان و اطرافیان از ماست که نوع نگاه اطرافیان درباره ما را شکل می‌دهد. درواقع برند مجموعه ویژگی‌های منحصربه‌فرد است که به کسب‌وکار و روابط آن با جامعه معنا می‌دهد.

در تعریف دیگری که شاید بهترین و جالب ترین تعریف برندسازی شخصی به شمار رود، جف بیزوس مدیرعامل شرکت آمازون برندسازی شخصی را این گونه تعریف می کند که: برند شخصی شما، آن چیزی است که افراد بعد از بیرون رفتنتان از اتاق، پشت سرتان می گویند.

در واقع همه این تعاریف و مقدمات مطرح شده (حتی مطرح نشده)  به ما نشان می دهد که علاوه بر شناخت درونی، افزایش قدرت درونی و تمرکز بر روی خودمان،  بایستی روی وجهه بیرونی خودمان نیز کار کنیم. بایستی این نکته را در نظر داشته باشیم که در محیط کسب  و کار بسیار مهم است که در مورد ما و به اصطلاح پشت سر ما چه می گویند.

نکته آخر شاید برخلاف بسیاری از توصیه های افراد مهتلف به ما باشد اما لطفا خودمان را با گفتن این حرف ها (حداقل در کسب و کار) از دیگران عقب نیندازیم و حتما حواسمان به برداشت دیگران از خودمان باشد.

مهمترین پیش نیازی که در حوزه برندسازی شخصی با آن مواجه هستیم، تعهد به انجام آن می باشد. در واقع بایستی بخواهیم که برند شخصی داشته باشیم و در ادامه به مسیری که مشاوران و اساتید جلوی راهتان قرار می دهند، بایستی متعهد باشید. شاید این جمله کلیدی ترین اصل در حوزه برندسازی شخصی می باشد پس لطفا آن را به خوبی رعایت کنید چرا که اگر به سمت برندسازی شخصی حرکت نکنید، شک نکنید دیگران برند شما را طبق برداشت های خود (که احتمالا بسیار با خود شما متفاوت است) خواهند ساخت.

در سالهای نخست گمان می رفت که برندسازی شخصی فقط برای قشر خاصی از افراد مانند هنرمندان، ورزشکاران، اساتید و یا پزشکان به کار می رفت اما اکنون بایستی عنوان کنم که برندسازی شخصی نه فقط برای این اقشار بلکه برای تک تک افراد یک جامعه اامی است. فقط کافیست تصور کنیم هر کسی در موقعیتی که به آن علاقه دارد قرار گرفته است. همین تصور کردن ساده هم برای چند لحظه می تواند ما را با یک دنیای بسیار زیبا مواجه کند. پس بایستی بدانید که این اصول و قواعد برای شما نیز کاربرد دارد.

پس تفاوت در چیست؟ تفاوت در پیاده سازی برندسازی شخصی برای گروه های مختلف در هدف این گروه ها نهادینه شده است. در یکی از جلسات مشاوره برندسازی شخصی که با یکی از پزشکان حوزه زیبایی داشتم، متوجه یک اشتباه فاحش در شناخت برند شخصی شدم و آن هم این بود که از من تقاضای به اصطلاح خودمان، سلبریتی شدن را داشتند. به همین سبب بود که در ابتدای تمام دوره ها و مشاوره ها این مطلب را بیان می کنم که قرار نیست شما با ایجاد برندسازی شخصی به شهرت برسید و مردم با شما عکس بگیرند، بلکه قرار است در جامعه هدف منتخب خودتان به این شهرت برسید پس مهمترین گام شروع برندسازی شخصی، تعدیل خواسته هایتان نزدیک کردن آن با واقعیت می باشد.

در کشور ما، پیشنهاد می کنم که این چند دسته از افراد حتما به سمت برندسازی شخصی حرکت کنند: کارفرمایان، مدیران، پزشکان، وکیلان، اساتید، کارمندان و دانشجویان.

بنابراین طبق مطالب عنوان شده برای شروع برندسازی شخصی حتما باید تصمیم خودتان را بگیرید. تصمیمی که به آن ایمان داشته باشید و بدانید که قرار است از اینجا به بعد زندگیتان، تبدیل به یک مسیر جذاب و شاید سخت (اما با نتایج درخشان) تبدیل شود و مطمئن باشید من و همکاران من قطعا در این مسیر شما را یاری خواهند کرد.

در نوشته هفته پله دوم این مسیر را به شما خواهم گفت و انتظار دارم در این مدت، شما تصمیم قطعی خودتان برای ساخت برند شخصیتان را گرفته باشید.


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها